به گزارش پایگاه خبری پیام خانواده؛ طبق اعلام سازمان بهزیستی، در حال حاضر ۲۸۳ هزار و ۵۰۰ زن سرپرست خانوار تحت پوشش این سازمان هستند. دکتر مریم خاکرنگین، مدیرکل توانمندسازی زنان و خانواده سازمان بهزیستی، اعلام کرد که ۳۶ درصد از این زنان به دلیل طلاق، ۲۶ درصد به علت فوت همسر و ۲۳ درصد به دلیل معلولیت یا ازکارافتادگی همسرانشان سرپرستی خانواده را بر عهده گرفتهاند.
با این حال، آمار واقعی زنان سرپرست خانوار بسیار فراتر از این رقم است. بر اساس دادههای پایگاه رفاه ایرانیان، تعداد این زنان از ۳ میلیون و ۶۵ هزار نفر در سال ۱۳۹۵ به ۶ میلیون و ۵۰۰ هزار نفر در سال ۱۴۰۳ رسیده است. بخشی از این افزایش ممکن است ناشی از جداسازی یارانه زنان از همسرانشان باشد، اما به هر حال، این رشد نشاندهنده گسترش پدیده زنانه شدن سرپرستی خانوار در ایران است.
تغییر الگوی دلایل سرپرستی زنان
بررسیها نشان میدهد که در سالهای اخیر، الگوی دلایل سرپرستی زنان تغییر کرده است. در سال ۱۳۹۹، فوت همسر عامل اصلی بود، اما در سال ۱۴۰۳، طلاق به مهمترین دلیل تبدیل شده است. همچنین، زنانه شدن سالمندی و افزایش تعداد زنان مجرد یا مطلقه که سرپرستی خانواده را بر عهده میگیرند، نیاز به برنامهریزیهای ویژه را پررنگتر میکند.
ضرورت حمایتهای فراتر از رفاه حداقلی
خاکرنگین با تأکید بر لزوم توانمندسازی زنان سرپرست خانوار، خاطرنشان کرد که حمایتهای فعلی عمدتاً معطوف به تأمین معاش حداقلی است، در حالی که بسیاری از این زنان به خدمات گستردهتری مانند اشتغال، مسکن و دسترسی به منابع مالی نیاز دارند. وی افزود: «بسیاری از زنان در دهکهای پایین حتی قادر به استفاده از وامهای خوداشتغالی نیستند، زیرا شرایط تضمین بانکی را ندارند. این نقطه ضعف سیستم حمایتی است که باید اصلاح شود.»
زنانه شدن فقر و نیاز به برنامهریزی تخصصی
مدیرکل توانمندسازی زنان و خانواده سازمان بهزیستی هشدار داد که فقر در حال زنانه شدن است و بدون برنامهریزی متمرکز، بهبود شرایط این گروه ممکن نیست. وی تصریح کرد: «خدمات عمومی به تنهایی پاسخگوی نیازهای زنان سرپرست خانوار نیست. باید با نگاهی تخصصی، برنامههایی مانند بیمه ویژه، مشاغل پایدار و حمایتهای آموزشی طراحی شود.»
جمعبندی: سیاستگذاری برای آینده
رشد روزافزون زنان سرپرست خانوار و تغییر الگوی دلایل این پدیده، نشان میدهد که سیاستگذاران باید با نگاهی جامعتر به سمت توانمندسازی اقتصادی و اجتماعی این گروه حرکت کنند. گسترش حمایتها به دهکهای متوسط، تسهیل دسترسی به منابع مالی و طراحی برنامههای شغلی پایدار از جمله راهکارهای کلیدی برای کاهش آسیبهای این چالش اجتماعی است.